دو سال بعد از وقایع قسمت قبل، آرتور فلک که همچنان در تیمارستان آرکهام بستری است برای طی کردن روند بهبود خود در کلاس‌های درمان با موسیقی شرکت می‌کند. خیلی زود رابطه‌ای عاشقانه میان آرتور و روان‌پزشک موسیقایی او شکل می‌گیرد. رابطه‌ای که به مرور، شکلی عجیب پیدا کرده و تبدیل به جنون دو نفره میشود. در همین حال، برخی از شورشیان حامی آرتور تلاش دارند که او را از زندان فراری دهند.
گرو، لوسی و دخترانشان به عضوی جدید در خانواده گرو به نام گرو جونیور خوش آمد می گویند که قصد دارد پدرش را عذاب دهد. گرو با یک دشمن جدید در ماکسیم لو مال و والنتینا روبرو شده و خانواده مجبور به فرار می شوند..
مینیون‌های استوارت، کوین و باب توسط اسکارلت اورکیل، یک ابرشرور استخدام میشوند که در کنار همسر مخترعش هرب، نقشه‌ای برای تصاحب جهان می‌کشد.
گرو که به همراه سه دخترش، زندگی جدیدی را با لوسی آغاز کرده، قصد دارد تا تمام شرارت های پیشین خود را کنار بگذارد و به زندگی اش بطور عادی ادامه دهد. همه چیز به خوبی پش می رود تا اینکه سر و کله برادر دوقلواش درو که بسیار دلرباتر، خوش قیافه تر و موفق تر از گرو است پیدا میشود و این دو برادر با هم همراه میشوند تا آخرین شرارتشان را انجام بدهند...
گرو که دیگر مانند گذشته خبیث نیست، تصمیم می گیرد گروهی بسازد و یک جنایتکار تازه که آرامش را از همه سلب کرده، ادب کند اما…
