فیلم سه کام حبس، داستان زوج جوانی به نام مجتبی و نسیم است که به تازگی صاحب فرزند شده‌اند و زندگی آرامی دارند تا اینکه مجتبی تصادف می‌کند و نسیم باید به تنهایی مخارج خانواده را تامین کند. اما نقطه اوج داستان جایی است که او متوجه می‌شود شوهرش در کار خرید و فروش مواد مخدر بوده و پول زیادی به اربابش بدهکار است.
برزو شمس، تاجر و برج‌ساز موفق، در شب جشن نام‌گذاری تنها نوه‌اش با دوست قدیمی خود روبرو می‌شود. حال این ملاقات زندگی گذشته برزو را برملا کرده و باعث دگرگونی زندگی وی می‌شود.
ایرج و حمید، رفقای قدیمی از دوران کودکی سرشان برای پیگیری پرونده‌های جنایی درد می‌کند، پای آنها ناخواسته به پرونده قتل‌های زنجیره‌ای باز می‌شود… پرونده‌ای که ورود آنها آبستن حوادث خطرناک‌تری می‌شود اما ماجرا پیچیده‌تر از این حرف‌هاست…
اهالی شکرآباد جمع می‌شوند تا شام عروسی ممد را بخورند ولی نه تنها شام به کسی نمی‌رسد بلکه اتفاقی می‌افتد که گرسنگی از یاد همه می‌رود و...
پرویز و ملیحه زن و شوهری هستند که در موزه‌ای در تهران کار می‌کنند. یک شب که این زوج در حال انجام وظایف خود هستند، یک تابلوی نقاشی با ارزش را به صورت اتفاقی در موزه کشف می‌کنند. این اتفاق این دو را بر سر یک دو راهی قرار می‌دهد که می‌تواند زندگی‌شان را برای همیشه زیر و رو کند.
«شهر هرت»، داستان خواهر و برادری به نام‌های «پرویز» و «پرستو» را روایت می‌کند که خرج خود را از راه سرکیسه کردن خانواده‌های پولدار درمی‌آورند.
عیسی فرهمند، بازرس سازمان بهزیستی است که در حین بررسی تخلفات مالی یکی از مراکز، متوجه یک باند فساد اقتصادی و ترانزیت مواد مخدر توسط دختران بد سرپرست می‌شود.
پسر فیاض در ابتدای داستان کشته می‌شود و به گونه ای ساخته می‌شود که او خودکشی کرده‌است. امیر جعفری در نقش اسفندیار شکیب دنبال دو نفر می‌گردد تا آنها را پیدا کند یکی از آنها ایرج با بازی شهرام حقیقت دوست و دیگری سرگرد با بازی حامد کمیلی است. ایرج در ابتدا به عنوان راننده و دستیار فیاض است و قصد دارد از طریق خواهرش آفاق از فیاض کلاهبرداری کند اما موفق نمی‌شود
روایتی از پاریس در بحبوحه جنگ جهانی دوم و شخصیت‌هایی که بر سر دو راهی ماندن یا رفتن از شهر مانده‌اند و...
در رئالیتی شوی «ناتو» چند بازیکن حضور دارند. در طول مسابقه 10 پرسش سخت و گاهی اوقات خنده‌دار از آنها پرسیده می‌شود و بازیکنان باید با هم به پاسخ درست برسند. از میان این بازیکنان، یک نفر نقش «ناتو» را برعهده دارد. ناتو کسی است که جواب تمام سوالات را از قبل می‌داند. به غیر از بازیکنی که نقش ناتو را ایفا می‌کند هیچ‌کس حتی مجری برنامه، از هویت این بازیکن اطلاعی ندارد.
در خلاصهٔ داستان این سریال آمده است: «ما رفیق‌بازیم، پای حق وایمیستیم، بزنن می‌زنیم، بکشن، می‌کشیم، ما هفتا تا تهش می‌ریم؛ ولی نمی‌بخشیم، تهش هر چی که باشه بازم هستیم، بازم هفتیم.»
