این انیمیشن داستان پسر یازده ساله‌ای به نام الیو سولیس را دنبال می‌کند که به‌طور تصادفی پس از اینکه توسط بیگانگان به دلیل برقراری تماس به کام‌یونیورس منتقل می‌شود، سفیر بین‌کهکشانی سیاره زمین می‌شود. الیو باید پیوندهای جدیدی را با شکل‌های زندگی بیگانه‌های عجیب و غریب ایجاد کند و از یک سری آزمایش‌های وحشتناک جان سالم به در ببرد.
اولیویا و دوستانش را هنگام رفتن به تعطیلات دنبال می کند. بعد از اینکه اولیویا بعد از تشییع جنازه نامزدش نزدیک بود با مچ دست شکافی در وان حمام غرق شود، دوستانش گمان می کنند که او قصد خودکشی داشته است، اما او معتقد است که شخصی به او حمله کرده است.
کاساندرا وب یک امدادگر کلان شهر نیویورک است که شروع به نشان دادن نشانه هایی از روشن بینی می کند. او که مجبور است افشاگری های مربوط به سابق خود را به چالش بکشد، باید از سه زن جوان در برابر دشمنی مرگبار که می خواهد آنها را نابود کند، محافظت کند.
کورا و جنگجویان بازمانده برای دفاع از Veldt، خانه جدید خود، در کنار مردم آن در برابر قلمرو آماده می شوند. جنگجویان با گذشته خود روبرو می شوند و انگیزه های خود را قبل از رسیدن نیروهای قلمرو برای سرکوب شورش فزاینده آشکار می کنند.
هنگامی که گروهی از اولین پاسخ دهندگان از چنگال مرگ فرار می کنند، شروع به کشته شدن با حوادث غیرمحتمل و مرگبار می کنند.
مردی در میانه بورانی سنگین دل به جاده می زند و یک اشتباه هنگام رانندگی او را به قعر دره ای می کشاند. وقتی به هوش می آید، حیوان درنده ای در اطرافش پرسه می زند. آیا می تواند از این وضعیت جان سالم به در برد ...
کشور ژاپن پس از جنگ، ویران شده و در ضعیف‌ترین وضعیت خود قرار دارد که یک بحران جدید در قالب یک هیولای غول پیکر و ترسناک پدیدار شده و ...
ساکنان یک ساختمان مسکونی فرسوده فرانسوی با ارتشی از عنکبوت های مرگبار که به سرعت در حال تکثیر هستند می جنگند.
یک دونده ماجراجو، سگ ولگردی به نام آرتور را برای پیوستن به او در یک مسابقه استقامتی حماسی به صاحبی قبول می‌کند...
سیمبا که پادشاه سرزمین های غرور شده است، تصمیم می گیرد تا توله اش نقش پنجه هایش را دنبال کند و منشا پدر مرحومش موفاسا کشف شود.
ویکتور فرانکنشتاین در تلاش است تا زندگی را به مردگان بازگرداند و در نتیجه موجودی وحشتناک را خلق می‌کند.
داستان ماجراجویی های یک عروسک خیمه شب بازی و یک حیوان عروسکی است که در سنترال پارک نیویورک با هم آشنا می شوند و قدم به یک ماجراجویی جانانه در این شهر بزرگ می گذارند...
فسیل، زندگی سه جوان را در دهه 50 روایت می‌کند. این سه جوان با چالش‌هایی روبه‌رو می‌شوند که زندگی آنها را دگرگون می‌کند.
زن جوانی در وسط جنگل به هوش می آید و هیچ چیز را به خاطر نمی آورد. افراد غریبه ای با انگیزه نامشخص به دنبال او هستند و او باید راه فراری پیدا کند.
در حال آماده شدن برای مدرسه پزشکی، اولی کراس به ژن روتکوفسکی، پیراپزشکی کهنه‌کار در یک رانندگی در سراسر شهر نیویورک می‌پیوندد.
